اصل هدف و موضوع مورد نظر بسیار اقدام شایستهای است، حال که ارکستر موسیقی ملی ایران مستقر در تهران به هر دلیلی نتوانسته برنامههای فراوانتری در شهرها و استانهای مختلف ایران داشته باشد، خوب و هدفمند است اگر چنین اقدامی به انجام برسد و چند ارکستر در شهرهای مختلف با ترکیب سازهای ملی شکل بگیرد و فعال شود و به غیر از خود استان مربوطه در شهرها و استانهای مجاور و نزدیک هم به اجرای برنامه بپردازد.
این اقدام اگر به مقصود حتی به شکل نسبی هم برسد باعث ایجاد اشتغال هنرمندان موسیقی در هر استان، فعالتر کردن آهنگسازان و پاسخ به نیازهای فرهنگی مردم خواهد شد، اما «آن» که باعث نگرانی و دغدغه احتمالی است «این» است که متأسفانه امروزه خبرها، توافقات و برنامهها به سرعت اعلام میگردد و مدتی بر زبانها میچرخد و اصل موضوع که آغاز و انجام امور است عمدتاً بلاتکلیف و یا بیسرانجام میمانند.
مسلم است که هنوز در بسیاری بخشها از تهران «تمرکززدایی» نشده و بخش فرهنگ- هنر نیز از این قاعده مستثنی نیست، هنوز امکاناتی که در تهران است در شهرستانها موجود نیست و بودجههای فرهنگی در استانها- بهویژه در بخش موسیقی- در حدی نیست که پیمان سلطانی به دفعات در این مصاحبه از مشکلات مالی، نبود مشارکتکننده قوی (اسپانسر) و نبود حمایتهای دولتی و ... سخن گفته و این درد اصلی را به دفعات تکرار میکند؛ ماجرایی که سالهاست گریبان ارکسترهای بزرگ و کوچک را گرفته و به نظر نمیرسد که در کوتاه و میانمدت راه درمانی هم برای آن یافت شود.
اگر همت خود این هنرمند نبود و پارهای تفاهمات اولیه و چند قراردادی با سازمان میراث فرهنگی و البته تشویقهای پارهای هنرمندان و مسئولین، معلوم نبود که سلطانی در همان روزهای نخست و در مرحله نطفه این ارکستر، کار را متوقف نمیکرد که در طی این مصاحبه و گفتوگو هم اشارهای دارد که «من چارهای جز ادامه کار نداشتم و ... با رفع و رجوع مشکلات مالی ارکستر را سرپا نگه داشتم.»
ارکسترهای بزرگ در دنیا یا با حمایت شهرداریها و سازمانهای مشابه حتی با پرداخت سوبسید به حیات خود ادامه میدهند و یا اگر نوع موسیقیهای و بهاصطلاح تجاریتر را اجرا میکنند با مدیریتی چندمنظوره در بخشهای بازاریابی به تبلیغات و اجرایی و وصل به سازمانها و بنگاههای اقتصادی تحت عنوان اسپانسر، به فعالیتهای خود ادامه داده و به اجرای برنامه در مناطق مختلف دنیا میپردازند.
سالهاست که طی مطالب مختلف ضرورت «مشارکت بخشهای مختلف اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی» جامعه در افزایش فعالیتهای فرهنگ- هنر مورد بحث قرار گرفته و بسیار کسان هم منافع دوجانبه آن برای اهالی فرهنگ- هنر و هنرمندان و همچنین مشارکتکنندگان را ذکر کردهاند اما؛
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است